سرزمین افتاب

سرزمین افتاب

سرزمین افتاب همراه با موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سرگرمی و بیوگرافی افراد مشهور همراه با دانلودهای متنوع!!!
سرزمین افتاب

سرزمین افتاب

سرزمین افتاب همراه با موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سرگرمی و بیوگرافی افراد مشهور همراه با دانلودهای متنوع!!!

طنز؛ الف تنوین یا نون؟

تا دهخدا وارد کلاس شد شاگردها ساکت شدند. معلم نگاهی به تخته‌سیاه انداخت که رویش نوشته بودند: «احتمالن دارم عاشقت می‌شم». با عصبانیت رو کرد به بچه‌ها و پرسید: «این رو کی نوشته؟» جهانگیری گفت: «آقا معلم ما ننوشتیم، صبحیا نوشتن».  حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:


تا دهخدا وارد کلاس شد شاگردها ساکت شدند. معلم نگاهی به تخته‌سیاه انداخت که رویش نوشته بودند: «احتمالن دارم عاشقت می‌شم». با عصبانیت رو کرد به بچه‌ها و پرسید: «این رو کی نوشته؟» جهانگیری گفت: «آقا معلم ما ننوشتیم، صبحیا نوشتن».

دهخدا نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: «شما خودتون نوبت صبحین». جهانگیری کمی فکر کرد و سپس گفت: «دو حالت بیشتر نداره، اگه کار صبحیا نیست پس حتما کارِ احمدی‌نژاده». احمدی‌نژاد با خونسردی گفت: «دروغ می‌گه، ما اصلا به گچ دست نزدیم» بعد دستان گچی‌اش را با کاپشنش پاک کرد.

دهخدا رفت پای تخته و زیر واژه‌ «احتمالن» خط کشید و گفت: «کلماتی مانند احتمالا، واقعا، اصلا، حتما و غیره نباید هنگام نوشتن با نون نوشته بشن، متوجه شدین؟» غرضی همان‌طور که کله‌اش را می‌خاراند، پرسید: «آخه چطور ممکنه الف صدای نون بده؟»

مرتضوی گفت: «اینجوری همه‌ الف‌ها مشکوک می‌شن، پس باید باهاشون محکم برخورد کنیم تا صدای نون بدن».

قالیباف گفت: «بنده شدیدا و قویا با برخورد مخالفم»، بعد پیامکِ «همه‌شون رو جمع‌شون کنید!» را به همه‌ مامورین سد معبرش ارسال کرد. حداد عادل با نیشخند به قالیباف گفت: «خواهشا ما رو سیاه نکن!»

دهخدا با تشر گفت: «واژه‌های پارسی نباید با الف تنوین ترکیب بشن، الف تنوین ویژه‌ کلماتیه که ریشه‌ عربی دارن، مانند اتفاقا، اصلا، حتما و غیره».

حداد عادل خندید و گفت: «ما خودمون این کاره‌ایم آقا معلم، سخت نگیر، یه الفه دیگه، عوضش قد و قامت داره». کواکبیان سینه‌اش را ستبر کرد و گفت: «اصلا تقصیر زبان فارسیه که این‌قدر باگ داره، زبان باید مطابق با مد روز حرکت کنه، یه روز این‌وری باشه، یه روز اون‌وری، این‌جوری به نفع خودشه!»

این را گفت و یک دستش را انداخت پشت گردن جهانگیری و دست دیگرش را روی شانه‌ ضرغامی گذاشت. دهخدا نفسی عمیق کشید و زیر لب گفت: «دیگه همه برای ما شدن کارشناس زبان!» این را گفت و تخته‌سیاه را پاک کرد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد