اما عشق از سویی « شیفتگی » که محبت شدید اما یک طرفه است متمایز است و از سویی دیگر : عشق از « هوس » که ترابط بین افراد فراوان است ، متمایز می شود . کلام و نگاه عاشقانه ، صادقانه و خالصانه است اما کلام و نگاه هوس آلود مبتنی بر دروغ ، ریا و نفاق است . محور عشق ، دگر خواهی است و محور و مدار هوس ، خودخواهی و …
در این مقاله بدون بحث از حسن و قبح عشق ، عشق در معنای محبت شدید بین دو فرد بعنوان یک واقعیت ( Fact ) بیرونی و برخی ابعاد و اوصاف و شرایط آن مورد توجه و بحث قرار می گیرد .
ب ) اقسام عشق
شق در یک معنا به دو قسم حقیقی و مجازی تقسیم می شود . در عشق حقیقی ،
محبوب خداوند و صفات و افعال اوست و لکن در عشق مجازی محبوب و معشوق ،
ظواهر دنیوی است و رابطة عاشقانة دختر و پسر نیز از اقسام عشق مجازی و از
مصادیق عشق زمینی محسوب می گردد.
از نگاهـی دیگر مجموعة روابط عاشقانة زن و مرد در چهار شکـل « عشق مرد به مرد ، مرد به زن ، زن به زن ، زن به مـرد » خلاصـه می شود . در روابط دختر و پسر یک شکل ( یعنی عاشق پسر و معشوق دختر ) بسیار کثیرالمصداق تر و متدوال تر است ، زیرا ؛
اولا : زن از مرد و به تبع آن دختران از پسران زیباترند و زیبایی نیز
عشق آفرین است . از آنجا که زنان و دختران در مقایسه با مردان و پسران
عموما و غالبا زیباترند و در نتیجه مجذوب ، محبوب و معشوق پسران واقع می
شوند .
ثانیا : شاید در فلسفة چنین زیبایی برای دختران در مقابل پسران بتوان گفت
که خالق آدمیان ، از آن رو جنسی را بر جنس دیگر ترجیح داد که تـوازن بین
این دو جنس در بعد « جسمـی» برقرار گردد . اگر آدمـیان دارای سه بعد « قلب
و دل » ، « عقـل » و « جسم » اند ، غالبا پسران از دختران در حوزة جسمی
نیرومند تر و قوی ترند ، اما زیباتر بودن دختران از پسران باعث می شود که
پسران با همة قدرت ، ادعا و… اسیر دختران شوند و در روابط عاشقانه برای
آنها فداکاری کنند …
ثالثا : هویت جنسی دختر و پسر همسان نیست ( گر چه هویت انسانی برابر
دارند ) و چون دختران زیباترند ، اگر زیبایی های خود را نابجا عرضه کنند ،
هم ارزان فروخته می شوند و هم ممکن است برایشان خطرساز باشد . از این رو
پوشش برای دختران جوان و مؤمنه توصیه شده است و فلسفة حکم حجاب و پوشش را
باید در زیبایی دختران نسبت به پسران دید.
رابعا : از آنجا که عشق و زیبایی قرین یکدیگرند و نیز دختران مظهر و نماد
زیبایی اند ، از این رو حتی در توصیف و بیان زیبایی معشوق حقیقی نیز از
ویژگی های زنان و دختران ( چشم ، ابرو ، لب ، خال ، زلف ، گیسو و … ) بهره
برده اند .
کتمان یا اعلان عشق
در احادیث شیعی « کتمان عشق » مورد توجه قرار گرفته و آمده است : آنکه
عاشق گردد ، پس آن را کتمان کند و عفیف بماند و بمیرد ، شهید است . و یا :
کسی که عاشق شود و آن را کتمان کند و عفیف بماند و صبر کند ، غفران خدا
برای اوست و او را داخل بهشت می کند.
چند نکته از احادیث فوق قابل استنتاج است :
۱) تعبیر عف یعنی عفیف و پاک بودن عشق ، مربوط به عشق مجازی است و عشق
حقیقی آلوده و غیر عفیف نمی تواند باشد . پس مراد از عشق در این روایات ،
حداقل عشق مجازی نیز هست .
۲) این احادیث تصریح ندارند که عاشق ، عشق را از چه کسانی مخفی دارد . پاسخ صحیح تر آن است که فرد عاشق ، عشق خود را نه از معشوق ، بلکه نسبت به دیگران کتمان کند و بپوشاند و پرده دری نکند . این تلقی از آن رو اهمیت دارد که عشق را معارض نیک نامی و قرین با پرده دری می دانند . به قول حافظ :
ای دل اندر عاشقی تو نام نیکو ترک کن که ابتدای عشق رسوایی و بدنامی است آن
و به قول سعدی : سعدیا دور نیک نامی رفت نوبت عاشقی است یک چندی
۳) تأکیـد برعشق کتمان شده و قرین با عفاف برای کسب بالاترین درجه و مقام ( رسیدن به مقام شهادت ) ، به معنای مراتب پائین تر و کم امتیاز تر عشق مجازی نیست ، مثلا اگر عاشقی با رعایت عفاف ، در رعایت شرط کتمان کاملا موفق نباشد ، گر چه اجر شهید ندارد ، اما معلوم نیست این عشق را بتوان مطرود و مذموم تلقی نمود.
۴) گاهی شکل ظهور و محمل تجلی عشق برای رعایت عشق ، محمل های موجه و مقبول است . مثلا در عین اینکه دختر و پسری سوزها و گدازها ، بی خوابی ها ، آتش ها و .. را واجدند ، اما این معاشقه بین آنها در قالب کار اداری ، علمی ـ پژوهشی ، فعالیت های اجتماعی و… ظهور و نمود پیدا می کند .
۵) علاوه بر دو راه « بی عشقـی و نیک نامی » و « عاشقی و رسوایی و بدنامی » می توان گـروه و گزینة سومی فرض نمـود که هم عاشق اند و هم با کتمان سر ، نیک نام و سالم می مانند . این نگاه به عشق چقدر با روابط ناسالم هوس آلود که نام عشق بر آن می نهند و در جامعة ما وجود دارد ، متفاوت است .
د ) علم قبل از عشق و بعد از آن
اگر مرکزی ترین و محوری ترین بحث در روابط دختر و پسر ، عشق و رابطة
عاشقانه است ـ زیرا بنیاد خانواده نیاز به وجود عشق دارد ـ اما مهم ترین
ویژگی عشق ، ارتباط آن با علم و آگاهی است . علم و عشق از دو جهت رابطه
دارند : علم پس از عشق و قبل از آن .
علم پس از عشق بدین معنی است که دختر و پسری از شکل گیری رابطة عاشقانه ،
نسبت به هم شناخت ، آگاهی و علم پیدا کنند . به تعبیر حضرت امیر در نهج
البلاغه ( خطبه ۱۰۹ ) کسی که عاشق چیزی شود ، چشم اش کج و قلب اش مریض می
شود و با چشم غیر درست می بیند و با گوش ناشنوا می شنود . علم پس از عشق
چندان معتبر و دقیق نیست و چنین رابطة عاشقانه ای اگر در همین سطح بماند ،
آسیب پذیر است.
اما علم قبل از عشق ، یعنی قبل از آنکه دختر و پسری به یکدیرگ دل بسپارند
، باید آگاهانه و با شناخت و علم از یکدیگر به هم نزدیک شوند . اگر رابطة
عاشقانه متکی به آگاهی های لازم فردی و اجتماعی مخاطب باشد ، این رابطه به
زودی آسیب نمی بیند و در صورت تأسیس خانواده به تبع آن نیز ، این خانواده
پایدار و آرام و ماندگار خواهد بود.
هـ ) نتیجه گیری
۱) در یک نگاه می توان گفت که دختر و پسر برای یکدیگر خلق شده و در کنار
هم مکمل یکدیگرند . ولی برای اینکه این تعامل شکل سالم بگیرد ، اولا :
باید در قالب عشق باشد و از این دوستی های ناسالم و ارتباطات فاسد رهایی
پیدا کنیم . ثانیا : باید بدانیم که سالم ترین ارتباطات دختر و پسر در
فضای خانواده ثمر داده و نمود می یابد . از این رو بهترین رابطة عاشقانه
دختر و پسر ، آن شکلی است که منتج به نهاد مقدس خانواده شود ؛ از نیازهای
دختران و پسران ، نیازهای جنسی است و مدعا آن است که تنها یک دختر و یک
پسر در قالب موجه و مشروع می توانند نیاز جنسی خود را برآورده نمایند و
این بستر مناسب ، خانواده است .
۲) جدای از نگاه های مذموم امثال امام محمد غزالی و ملامحسن فیض کاشانی به عشق ، می توان گفت که بهترین و عمیق ترین غذای دل ، عشق است . اما باید به قول دکتر علی شریعتی بین عشق و ایمان پل زد تا از آفات آن مصون ماند . شریعتی ایمان بی عشق را زندانی پر از زنجیر و غـل و بند می داند که روح را می میراند و دل را ویرانه می سازد .
همان گونه که عشق بی ایمان آسیب زا است ، در آسیب شناسی روابط عاشقانة
دختر و پسر باید توجه داشت که عشق مبتنی بر جهل و عـدم آگاهی و صرفا متکی
بر احساس نیز سوزنـده است و ممکن است منجر به شکست در روابط عاشقانه شود .
از این رو هرگز نباید به داده های محصول عشق بسنده نمود و پیش از ورود به
فضای عشق ، نباید آن را آسان گرفت که به قول حافظ :
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها